تحلیل اهنگ نگار علی سورنا
تحلیل اهنگ نگار علی سورنا
در این مقاله قصد داریم تحلیل اهنگ نگار علی سورنا را به صورت دقیق و تخصصی برای شما عزیزان انجام دهیم
+ بررسی دیس ها و تیکه های این اهنگ
دانلود تمام اهنگ های جدید از رسانه سانگ شو
تحلیل اهنگ نگار علی سورنا + متن
دو تا دستی که آرنجت از آفتاب می زنه دم
زانوهات رفیق چونتن نگار
یه ترسی از جهان به قدر این جهان
همیشه یه اتلو گیره تو گلو گاه گلو
شک بلیط دیدن منظره است
یه عینک خاکستری نیازه
طلای آفتاب و مس خاک کجای جهانه
یار کدوما س ؟ بیارش
طبیعت و طبیعتت جنگ می کنن
وقتی سینه هات پیرهنتو تنگ می کنن
هزار تا شاعر منتظرن قلم بزنن
تو پیچ و خم زلفت قدم بزنن
نفست نفسمو تنگ می کنه
حال بدت حال منو بد می کنه
تو پیدا ترین راه گمراهیامی
تو اعتیاد ترک معتادیامی
اصلی ترین دلیل گستاخیامی
زخم رو صورت جغرافیامی
تو بهترین نقاش نقشی نگار
روی تن جهان من پخشی نگار
منم شاعرم تو مخلوق من خالقم
زندگی تو تو دست قلم منه
نوشتمت از دیشب پونزده سال می گذره
که نوزاد بودی فراری دادمت از شهری که کودک نداشت
دانلود البوم نگار علی سورنا
در این قطعه سورنا با نگاری که به بلوغ رسیده است و 15 سال دارد سخن میگوید و او را با تمام زیبایی هایی که در طبیعتش دارد و طبیعت اطرافش که در تلاش برای رسیدن به او می باشد به تصویر می کشد. سورنا خود را خالق نگار و او را دلیل زنده ماندن خود می نامد. او نگار را درکودکیش از مرگ نجات می دهد و حال او را در بند “قلم “خود میداند.
مگه من خواستم آوردی منو … اووو تا کجا بردی منو
تبر ، کوره سر می آوردی ؟
می مردی یه خانوم ازم در می آوردی ؟
من چیم کمتر از سیندرلاست؟
چی می شد لنگه ی کفشم تو یه قصرکی جا می موند ؟
دستام با یه دستی تو قصه یکی می شد
بعد از اتمام توصیفات سورنا این بار نگار در جواب سورنا با لحنی گستاخانه از بخت و اقبال خود شکایت می کند و اینکه سورنا چرا او را اینگونه به نقش کشیده است؟
تو یه لنگه از خودت جا گذاشتی سیندرلا
تو رویای کودکی بازی کن با سرما
چشم گذاشت در رو..…
نمی دونمت شاید بد خط نوشتمت نمی خوننت
دلیل خلق تو پیچیدست واسه خودم، چه میدونم شاید تو یه طرحی از خود من
همین پیچیدگی باعث شده بپیچونمت..
قصه ی تو قصه ی خاک
بهای لگد مال شدن امید به گل
میون این همه مژدگونی بگیر که خوابن
یه عمر و راه رفتن رو پنجه های پا نصیبته
کلی راه نصیبته
دانلود اهنگ اخرین بوسه یهودا سورنا
یه خش خش برگ مزاحم می تونه مرگ بشه
دلیل تنفرت از پاییز همینه
دلیل عشقت به شب تاریک همینه
تو اگه نوزی مردی
قصه ی تو قصه ی باد..…
ولی سورنا جواب قانع کننده ای برای او ندارد و میگوید شاید من نتوانستم تو را خوب توصیف کنم
“شاید بدخط نوشتمت نمیخوننت”
و میگوید “شاید تو هم یک طرحی از زندگی خود من”
یعنی تمام مشکلاتی که بر سر نگار می آید به خاطر سرنوشت ناخوشایند سورناست و شاید این همه گنگی در نگار بخاطر ندانستن علت خلق نگار و پیچیدگی های درونی خود سورناست.
اما چیزی که ما را در کامل کردن قسمتی از شخصیت نگار کمک می کند این دو جمله است: “قصه ی تو قصه ی خاک” و “قصه ی تو قصه ی باد”
تشبیه اول بخاطر این است که تحمل این همه زجر و سختی از سوی نگار بخاطر امید به یک هدف (نامشخص) در وجود اوست.
“بهای لقد مال شدن،امیده به گل”
تشبیه دوم بخاطر موقعیت خطرناک نگار است که باید همیشه در فرار باشد و ساکت بماند.
“میون این همه مژده گونی بگیر که خوابن یه عمرو راه رفتن رو پنجه های پا نصیبته و …”
واین دلیل تنفر نگار از پاییز و عشقش به شب تاریک می باشد.
و در آخر جمله ای که به زیبایی سرنوشت تلخ نگار را به تصویر می کشد: “تو اگه نوزی مردی”
این وزیدن برای نگارچه عاقبتی به دنبال خواهد داشت؟
تحلیل اهنگ نگار علی سورنا
برای حمایت از صاحب این اثر و سایت سانگ شو خواشمندیم لینک این پست را در صفحات اجتماعی برای عزیزانتان به اشتراک بگذارید .
و همچنین نظر خودتان را راجب این این اهنگ و نظرات – پیشنهادات خود را برای بهبود عملکرد ما کامنت کنید ..
درصورت بروز هرگونه مشکل در دانلود و… را از طریق صفحه تماس با ما به ما گزارش دهید با تشکز از لطف شما…
امید وارم لذت برده باشید .
نظرات